نقش رسانه در تصمیم گیری سیاست خارجی

موضوع : نقش رسانه در تصمیم گیری سیاست خارجی

توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد

چکيده
نگاهي اجمالي به اين مقاله نشان مي دهد ؛ رسانه‏ ها در تمام مراحل فرايند شكل‏ گيري سياست خارجي نقش دارند و رهبران سياسي رسانه ها را از جنبه‏ هاي ملي و بين ‏المللي مورد توجه قرار مي دهند. بر اساس يافته هاي اين مقاله محيط رسانه ‏اي دوسويه به صورت اساسي در مطبوعات يا در صحنة مديريت يا در مديريت ‏رسانه مورد توجه واقع مي‏ شود.
نقش رسانه ها در فرايند تصميم گيري پيچيده است. زمانيكه رويدادي در صحنة  بين المللي اتفاق مي‏افتد، رهبران سياسي آن واقعه را از طريق رسانه ها دنبال مي‏ كنند. اين اطلاعات از طريق تركيب تصاوير مختلف پردازش مي‏شوند و از طريق سياست يا فرايند ساخت تصميم دنبال مي‏شود. مشاوران رسانه اي و كارشناسان روابط عمومي در اين جريانات دخالت كرده و مشاركت مي كنند؛ مقامات رسمي با آنها مشورت نموده و نظرات و عقايد آنان را مورد رسيدگي قرار مي دهند. در نهايت، زمانيكه آنها سياستشان را تعريف كرده و آن سياست‏ها را با ابزارهاي رسانه اي مناسب تطبيق مي دهند، به اهميت رسانه ها پي مي‏برند.
در مطالعات قبلي از نقش پيچيدة رسانه ها در تصميم گيري سياست خارجي غفلت شده‏ است. آنها رسانه ها را به عنوان يكي از كانال هاي اطلاعاتي رهبران از وقايع و رويدادهاي بين ‏المللي توصيف مي كنند كه به مثابة ورودي فرايندِ تصميم گيري محسوب مي‏شد. واقعيتهاي مطرح شده نشان دهنده آن است كه اين ديدگاه ها موضع رسانه را تضعيف كرده و بايد از لحاظ نظري بر تحقيقات و مطالعات كاربردي با رويكرد پيچيدة نقش قاطع رسانه ها در سياست خارجي تاكيد شود. اين مقاله چارچوب تحليل تصميم گيري سياست خارجي را توسعه داده و سعي مي‏كند تا بعضي از نواقص و موانع موجود در اين گونه مدلها را مرتفع كرده، تركيب فرايندهاي پيچيدة رسانه اي را در تصميم‎‏ گيري وارد كرده و همچنين نقش مطبوعات و تلويزيون را در ساخت سياست‏گذاري منعكس كند.
كليد واژه: فرمول بندي سياست خارجي، رسانه ها، محيط رسانه اي دوسويه، مديريت رسانه، تصميم سازي
مقدمه
در شب 20 آگوست 1993، يوري ساوير و ابوعلا اصول اعلاميه اسراييل ـ فلسطين را در يكي از اتاقه اي رسمي مهمانسراي نروژ در نزديكي اُسلو ، امضا كردند. محتواي يكي از اين توافقنامه‏ ها به مطبوعات درز كرد و دو روز بعد براي نخستين ‏بار در روزنامة اسراييليِ يديوت آهارونوت منتشر شد. انتشار اين اخبار، افكار عمومي اسراييل را دربارة توافقنامه برانگيخت و باعث واكنش هاي بين المللي دربارة اين مساله شد.
مورد مذکور اولين گام ديپلماتيك در “ فرايند صلح اُسلو ” بود، و اين نوشته بر آن است تا نشان دهد اين يک مورد منحصر به فرد نبوده و داراي كاربردهاي نظري نيز مي باشد. در اين مقاله نشان خواهم داد که مدلهاي قراردادي تصميمات و فرايندهاي سياست خارجي به مطبوعات ، تلويزيون و ديگر رسانه ها و تاثيرات آنها، توجه کافي نمي کنند. رسانه و شاخص‏هاي آن بايستي با تحليل اين فرايندها تركيب شده و به ايجاد مطالعات ميان‏رشته ‏اي منجر شود. رسانه (با در نظر گرفتن همة جوانب مختلفش) با دارا بودن يك عنصر مهم محيطي باعث مي‏شود كه تصميم‏ گيران سياست خارجي، سياستهايشان را به عنوان عنصري از نتايج سياسي و تصميمات دولتها تداوم بخشند.
بررسي‏هاي پيشين در خصوص تصميم گيري سياست خارجي، رسانه ها را به عنوان يك كانال انتقال پيام در طي فرايند توصيف مي‏كند، اما واقعيت دهه‏ هاي اخير مبين آن است كه كاهش يافتن ديدگاه ها و نقطه‏ نظرات دربارة نقش واقعي رسانه ها باعث پيچيده‏ تر شدن اين مساله گرديده است. تلويزيون، مطبوعات، راديو، و فناوريهاي چند رسانه اي تنها به مثابة كانال ارتباطي مطرح نيستند، چرا که آنها نقش مهمتري را در فرايندها و جريانات بازي مي كنند. رسانه ها نقش تعيين‏ كننده ‏اي در محيط تصميم گيري سياست خارجي دارند، محيطي كه نبايد تنها در مرحلة ورودي فرايند مورد نظر قرار گيرد، بلكه بايد بيشتر به عنوان بافتي كلي و به مثابه محيطي خروجي كه رهبران، خط‏ مشي‏ها را  درآن تعيين مي كنند در نظرگرفته شود.
نوشته‏ هايي كه در اين مقاله اساس جنبه‏ هاي نظري را مطرح مي كنند از دو اصل نشات مي‏گيرند: نظريات تصميم گيري سياست خارجي از يك طرف و نظريه‏ هاي تاثير ارتباطات جمعي از طرف ديگر. با استفاده از اين منابع يك چارچوب نظري ارائه خواهد شد كه نيازمند توصيف پيچيده و تركيبي الزامات رسانه اي در فرايند تصميم گيري سياست خارجي خواهد بود.
اين مقاله يك طرح از چارچوب سياست‏گذاري خارجي را بيان خواهد كرد كه كانالهاي رسانه هاي جمعي را به عنوان محيط ورودي و خروجي دو سويه به شمار مي‏آورد. منبع تحليل از نظريه‏ هاي اصلي تصميم گيري سياست خارجي كه با نظريه هاي ارتباطات تركيب مي‏گردد، منشعب مي‏شود. اين مولفه ‏هاي رسانه اي در مرحله ورودي چارچوب تصميم گيري سياست خارجي جاي خواهد گرفت. نظريه هاي مديريت رسانه در مرحلة خروجي چارچوب قرار مي‏گيرد و در پايان، كليت چارچوب ، ساختار ، نظريه‏ ها و مفاهيم سياسي آنها مورد بحث قرار خواهد گرفت.
1.تصميم ‏گيري سياست خارجي
از ميان مطالب و نوشته‏ هاي گسترده دربارة تصميم گيري سياست خارجي، از سه مدل در ايجاد يك مدلِ كلي، استفاده خواهد شد تااز اين طريق نقش رسانه ها مشخص مي‏شود ، اين نوشتار روي مدلهاي تركيبي پويا، تمركز مي‏كند كه محيط را به مثابة يك مولفة ورودي اصلي در فرايندهاي تصميم گيري سياست خارجي در نظر مي‏گيرد.
نخستين مدل از اين نوع توسط گلن اشنايدر و همكارانش مطرح شد (اشنايدر، 1969). طبق اين مدل : “اقدامات و واكنشهاي سياست‏گذاران، به شرايط و عوامل بيرون از دسترسي آنها بستگي دارد و آنها به عنوان بخشي از يك سازمان دولتي محسوب مي‏شوند. در اين مورد دو جنبة تعيين‏ كننده وجود دارند: خارجي و داخلي . . . هر كدام از اين جنبه‏ها شامل مجموعة اي طبقه‏ بندي شده از عوامل و شرايط بالقوه هستند كه ممكن است در كاركرد هر يك از آنها تاثيرگذار باشد.” (اشنايدر، 1969)
اين مولفان زمينة داخلي را به عنوان يك محيط انساني مركب از فرهنگ ، جمعيت و افكارعمومي توصيف مي كنند (اشنايدر، 1969). اگر ما به يك ديدگاه ديگري در اين زمينه اعتقاد داشته باشيم، ممكن است رسانه به مثابة يك مولفة اصلي در اين محيط در نظر گرفته شود. رسانه مي‏تواند به عنوان وسيله ‏اي مورد توجه قرار گيرد که كه تعابير و انتظاراتِ غيردولتيِ اعضا يا گروههاي مختلف اجتماعي را بيان مي‏كند، همان گونه كه در مدل اشنايدر در قالب ابزاري براي بيان خط‏ مشي دولتي در رسانه هاي تحت مالكيت يا تحت سلطة حكومتي، آمده است.
ميشل بريچر ساختار يا چارچوب مفصلي را براي تحليل تصميم گيري سياست خارجي گسترانده است و از رسانه ها با عنوان “شبكة ارتباطي درون سيستم سياسي” ياد مي‏كند كه “جريان اطلاعات در محيط عملياتي را به نخبگانِ مسوول” راامكان ‏پذير مي‏سازد (بريچر، 1972). بريچر بر اين باور است كه : “سيستم سياست خارجي محيط يا موقعيت را شامل مي‏شود " . . . تعريف محيط عملياتي نشانگر اتخاذ تصميمات سياست خارجي است. مفهوم محيط به مجموعه ‏اي از عوامل و شرايط بالقوة مرتبط بر مي‏گردد كه ممكن است بر رفتار خارجي حكومت تاثير بگذارد. محيط عملياتي پارامترها و محدوديت‏هايي را در برابر اقدامات تصميم‏گيران، مقرر مي‏دارد (بريچر، 19729.
اما بريچر مثل ديگر مولفان، رسانه ها را صراحتا به عنوان يكي از متغيرهاي ورودي فرايند تصميم گيري سياست خارجي در نظر نمي‏گيرد. من از طريق متغير ورودي بخشي از محيط بين المللي را به عنوان يك عامل خارجي مورد توجه قرار مي‏ دهم. درك رسانه ها به عنوان يك متغير ورودي به معني آگاهي از نقش آنها در تاثيرگذاري بر سياست و اجتماع، در برجسته‏ سازي و ساخت واقعيت است. بريچر و ديگر محققان، سياست خارجي رسانه ها را در يك نگاه محدود به عنوان كانالي كه محيط عملياتي “مي‏تواند بر فرايند سياست‏ خارجي تاثيرگذار باشد” در نظر مي‏گيرند. اين تاثير تنها در حدي است كه به نخبگان مربوط مي‏باشد [در حالي‏كه] اطلاعات ممكن است به اين متغيرها مرتبط باشد: رسانه هاي جمعي ـ مطبوعات، كتابها، راديو و تلويزيون (بريچر، 1972).
بريچر و اشنايدر و بعدها پاپاداكيس و استار رسانه را به عنوان عنصر دروني فرايند و به مثابة كانالي كه پيامها را از محيط امنيتي ـ سياسي ـ ديپلماتيك به رهبران انتقال مي‏دهد، توصيف مي كنند. چنين رسانه هايي به عنوان كانالهاي اطلاعاتي، نقش محدودي در تاثيرگذاري بر روي رهبران و تصميماتشان دارند.
فهرست مطالب
عنوان:
چکیده
مقدمه
تصميم ‏گيري سياست خارجي
رسانه به مثابة محيط
رسانه به مثابة ايجاد‏كنندة محيط سياست خارجي
رسانه در مقام محيط خارجي
نتیجه گیری
منابع

برچسب ها: تحقیق نقش رسانه در تصمیم گیری سیاست خارجی دانلود مقاله نقش رسانه در تصمیم گیری سیاست خارجی نقش رسانه در تصميم ‏گيري سياست خارجي نقش رسانه در سیاست خارجی نقش رسانه در تصمیم گیری نقش رسانه در ارتباطات جمعی

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

نسیم فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید